در مقاله پیش به بیان ضرورت مزیت قابلیت اطمینان در سازمانها و همچنین بخش مهمی از آن که مزیت نگهداری و تعمیرات ماشینآلات و تجهیزات میشود پرداختیم. در این مقاله مزیت های نگهداری و تعمیرات پایا که میتواند نقش موثر و بسیار سازنده ای در بهرهوری سازمان و کارخانه داشته باشد را به صورت گسترده بیان میکنیم.
کاهش هزینه هر واحد تولید یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر سودآوری سازمان است که با یک فرمول ریاضی ساده قابل درک است. این متغیر به راحتی به صورت جمع کل هزینههای تولید تقسیم بر حجم تولیدات به دست می آید. اعتبار دارایی بهبود داده شده بر هزینههای واحد تولید به دو روش، تاثیر به سزایی خواهد داشت. اگر کل هزینههای تولید را کاهش دهیم و یا میزان تولیدات را افزایش دهیم می توان به کاهش هزینه تولید کمک شایانی کرد.
تضمین وجود منابع مهمی همچون نیروی کار، مواد، انرژی و هزینههای ثابت به کار رفته در تولید، به صورت بسیار موثر مخارج سازمان را به حداقل میرساند. در حالی که بخش مهم هزینهها ثابت است، افزایش توان عملیاتی، هزینه هر واحد تولید را کاهش خواهد داد. مسلماً اگر توان عملیاتی افزایش یابد هزینه نیروی کار پایه ثابت خواهد ماند.
برطرف کردن خسارات، منجر به افزایش حجم تولید میشود. حتی اگر به وسیله حجم اضافی، نیازمند پشتیبانی از تجارت نباشیم برطرف کردن خسارات و ضرر و زیان ها قادر است که برنامه ریزی عملیاتی یک سازمان و همچنین یک سرمایه پایه تولید را کاهش دهد؛ چیزی که منجر به کاهش بیشتر هزینههای ثابت میشود.
قابلیت اطمینان بهبود یافته در یک سازمان هزینههای نگهداری و تعمیرات کمتر را نتیجه می دهد. به عبارتی اگر دارایی ها، در وضعیت شکست (خرابی) قرارگیرند درصد بسیار قابل توجهی از کار نگهداری و تعمیرات می تواند در یک روش زمانبندی و برنامهریزی شده اجرا شود؛ به طوریکه نیروی کار را، حداقل دو برابر موثرتر کند. برطرف کردن خسارات نیاز به قطعات یدکی کمتر، اضافه کار کمتر و پیمانکاری کمتر دارد.
همه این موارد در کاهشهای قابل توجه مخارج نگهداری و تعمیرات نقش مهمی را ایفا میکند. باید در نظر داشت که تجربه موثر کاهش پنجاه درصدی هزینههای نگهداری و تعمیرات یک سازمان از روش واکنشی به لاتین reactiveبه سمت روش پیشگیرانه یا proactiveغیرمعمول نیست. روش پیشگیرانه، روشی است که به بر طرف کردن مشکلات قبل از وقوع آن در سیستم میپردازد.
ازکارافتادگی (خرابی) تجهیزات منجر به اختلال و آشفتگی فرآیندها خواهد شد. مسلماً برای یک سازمان، بسیار دشوار است که فرآیند پایا و بهینه شدهای را داشته باشد. اما ماشینآلات و دستگاههای تولید دائما از کار میافتد. بنابراین در نهایت منجر به مشکلاتی در جهت کیفیت تولید نهایی خواهد شد. زمانی که پایایی بهبود مییابد، تغییرپذیری فرآیند کاهش پیدا میکند و قابلیت فرآیند آماری افزایش مییابد و این منتج به توانایی در دارا بودن فرآیند ساخت با ثبات بیشتر و قابل پیشبینی تر میشود.
بسیاری از سازمانها میزان زیادی از وجوه سرمایه را برای جایگزینی دستگاهها و ماشینآلاتی صرف میکنند که بسیار زودتر از کار میافتند. اگر نگهداری و تعمیرات روزمره به صورت دائمی به دلیل تقاضای تولید و محدودیت منابع به تعویق بیفتد؛ سازمان در حقیقت ارزش دارایی آینده را به کار می گیرد. به این مفهوم که ارزش سرمایه آینده را در جهت هزینههای امروز سازمان خرج میکند. نتیجه آن است که یک دارایی از دست رفته است و باید جایگزین شود. پیامد مالی آن هزینههای جبرانی بسیار زیاد و یک نیاز برای تزریق ثابت سرمایه جدید می باشد.
سازمانهایی که قابلیت اطمینان و پایایی را در اولویت قرار میدهند، درمییابند که جدیدترینها لزوماً بهترینها نیستند. نکته دیگر آنکه یک سرمایه بسیار کم، برای مراقبت روزمره تجهیزات، می تواند سود زیادی برای توسعه حیات تجهیزات داشته باشد. این باعث میشود که سرمایه زیادی به منظور هدفهای پرسود بیشتر مانند توسعه یا نصب و پیاده سازی تکنولوژی جدید در نظر گرفته شود.
همه سازمانها به وجود لوازم یدکی نیازمند هستند. سازمانهای منفعل لوازم یدکی زیادی را نگهداری میکنند. چرا که قادر به پیشبینی زمانی که این نوع از قطعات یدکی مورد نیاز است، نیستند. این مساله به سرمایه در حال کار گره خورده و منتج به هزینههای حمل اضافی خواهد شد. سازمانهایی که ایده پیشگیرانه قابلیت اطمینان را برمیگزینند؛ ارزش بسیار زیادی برای درک شرایط داراییهایشان در نظر میگیرند.
بنابراین احتیاج و لزوم قطعات یدکی، بسیار قابل پیشبینی است. غافلگیری کمتری وجود دارد و قطعات یدکی، بیشتر دریک مبنای زمانی به موقع میتواند خریده شود. از آنجا که حجم کالای موجودی مورد نیاز بر مبنی میزان مورد استفاده آن است، بالطبع اگر قطعات یدکی کمتری استفاده شود، نیاز به نگهداری وسایل موجودی کمتری خواهد بود.
سازمانهای واکنشی، هرگز قادر به پیشبینی از کارافتادگی تجهیزات حیاتی نیستند. این پدیده به طور حتم در نامناسبترین زمان ممکن رخ می دهد و دراین صورت به تدابیر صنعتی نیاز دارد تا تسهیلاتی را برای رفع این مشکل خواستار شود.
برای مقابله با این واقعیت، بسیاری از سازمانهای واکنشی درصد زیادی از نیروی کار نگهداری و تعمیر را در دست کار دارند؛ که در تمامی نوبتهای کاری عملیاتی در جریان است و این تنها، به دلیل احتمال از کارافتادگی یک دستگاه خواهد بود.
در این وضعیت تجهیزات در کنترل هستند ولی هرگز مدیریت نمیشوند. زمان زیادی برای اضافهکاری سپری میشود. در سازمانهایی که روی قابلیت اطمینان متمرکز هستند؛ از کارافتادگی بسیارکمتر شایع است. درصد زیادی از تدابیر صنعتی به وسیله پرسنل کافی و در نوبتهایکاری اتفاق می افتد؛ به طوری که بهرهوری را افزایش می دهد.
منابع و شواهد کمتری از رخداد خرابیها حکایت میکنند. چرا که وضعیت تجهیزات کاملاً هویدا است و به زودی علامتهای اخطار دهنده اضطراری، مورد توجه قرار می گیرند.
در سازمانهای واکنشی، کارکنان در محل کار احساسی از مباهات و سربلندی به نمایش نمیگذارند. نوسانات زیاد، از کارافتادگی تجهیزات، بیشترین توجه به انجام تعمیرات روزانه و اداره پیآمدهای اختلال تجهیزات، نسبت به نگهداری و تعمیرات صورت میگیرد. توجه کمی به نظافت این تجهیزات به دلیل گستردگی گرد و غبار و آلودگی میشود. اگر چه در سازمانهایی که به صورت پیشگیرانه عمل میکنند مراقبتهای پایهای تجهیزات، یکی از مهمترین مواردی است که بر روی پایایی آنها اثر شگرفی دارد همچون تاکید بر تمیز کردن هر روزه، بازرسی برای شرایط رو به زوال برخی دستگاهها و روغن کاریهای هرروزه.
در بیشتر موارد، این کارها به وسیله پرسنلی که تجهیزات را هدایت میکنند صورت میگیرد. کارکنان در چنین شرایطی به سالم ماندن تجهیزات علاقه نشان می دهد و بالطبع تمایل به حس مالکیت را در تجهیزات و عملکرد عملیاتی آن را تقویت میکنند.
مطالعات متعدد نشان داده است که پایایی تجهیزات و ایمنی پرسنل همبستگی زیادی به هم دارند. زمانی که در محیطی منفعل، عملیاتها بیثبات هستند، کارکنان در یک وضعیت غیر طبیعی قرار میگیرند. بسیاری از آنها به دنبال راههای میانبری هستند تا دوباره ماشینآلات را راه اندازی کنند. گاهی باعث افزایش احتمال آسیب خواهند شد. در سازمانی که پایایی و قابلیت اطمینان را ارزشمند می داند؛ آسیبپذیری به حداقل خود میرسد. به علاوه رفتارهای مشابهی که به قابلیت اطمینان بهبود یافته منتج میشود همچون نظم و انضباط برای روشهای پیشرو، توجه به جزئیات و لزوم پشتکار و استقامت برای یافتن علل ریشه ای مشکلات به وجود آمده، که مسلماً موجب بهبود در ایمنی کارکنان میشود.
از کار افتادگی تجهیزات در تعداد زیادی از فرآیندهای شیمیایی موجب آزادسازی مواد پرخطر در محیط کار میشود. اگر قابلیت اطمینان تجهیزات را بهبود بخشیم خطر آزادسازی محیطی را کاهش خواهیم داد.
در حقیقت نیاز خاصی به قانون ایمنی در فرآیند وجود دارد که درستی مکانیکی تجهیزاتی که شامل مواد شیمیایی پرخطر میشود را باید حفظ و نگهداری کند.
شرکت نرم افزاری اشا تولید کننده نرم افزار نگهداری و تعمیرات آماده ارائه به صنایع و کارخانجات است.