چه مدیر یک مدرسه کوچک و چه مدیر اجرایی یکی از شرکت های بزرگ ایران باشید برنامه ریزی استراتژیک شرکت برای دستیابی به موفقیت سازمانی شما نقش اساسی را ایفا می کند. اگر بخواهید به مقصد مورد نظرتان برسید باید نقشه سفر را بکشید. متاسفانه دستیابی به اهداف همیشه به سادگی رفتن از نقطه A به B نیست و اکثر کسب و کارها بیراهه های بسیاری را پیموده و پس از پیمودن مسیری طولانی به مقصد می رسند.
از همه بدتر اینکه اکثر این کسب و کارها هیچگاه نمیفهمند که اصلا مشکلی وجود دارد. آنها مدام کارهای مشابهی را تکرار می کنند و امیدوارند که نتیجه ای متفاوت بگیرند. اگر شما هم از راندن این به اصطلاح چرخ و فلک خسته شده اید و منتظر یک برنامه هستید، بد نیست نگاهی به این 5 نکته برای اجرای موفق برنامه استراتژیک خود بیاندازید.
اگر میخواهید که بدانید برنامه ریزی استراتژیک چیست ، در مقاله قبلی این موضوع را توضیح داده ایم.
تنها 23 درصد از شرکت ها از فرایند رسمی برنامه ریزی استراتزیک شرکت به درستی استفاده می کنند و 52 درصد از شرکت ها برای گرفتن تصمیمات کلیدی به جمع کوچکی از مدیران ارشد خود وابسته هستند. مشکل این روش این است که از عده ای در این روش چشم پوشی شده است و آن کارکنان سطوح میانی و پایین تر هستند، یعنی همان کسانی که این برنامه استراتژیک را اجرا می کنند.
اگر می خواهید که برنامه هایتان موفق شوند باید کارکنان کلیه سطوح را درگیر کنید. با این کار نه تنها از اطلاعات بی نظیر آنان در رویارویی با چالش ها و مشکلات بهره مند خواهید شد بلکه آنان را به شکل احساسی نیز در برنامه درگیر کرده اید. زمانی که پرسنل شما یعنی همان کسانی که برنامه را اجرا خواهند کرد به صورت عاطفی درگیر می شوند شانس اجرای موفقیت آمیز برنامه به شکل چشم گیری افزایش میابد.
ولی تنها به این بسنده نکنید و خطوط ارتباطی را به کل فرایند گسترش دهید. از همان ابتدای پروژه همه شرکت شما باید بدانند که برنامه استراتژیکی در حال اجراست و باید از آن پیروی کنند. با پیشروی پروژه همگان را از وضعیت کنونی مطلع سازید و همواره آنان را به روز کنید. ارتباطات در کلیه سطوح سازمان شما ضروری است.
شاید باور نکنید ولی دو سوم دپارتمان های منابع انسانی و فناوری اطلاعات شرکت ها برنامه های منحصر به فرد خود را خارج از خط سیر استراتژی های کلی شرکت توسعه می دهند. ممکن است این برنامه های استراتژیک از ملزومات موفقیت آن دپارتمان خاص کلی تر باشند و یا اینگونه نباشند. نکته مهم که در اینجا مطرح می شود و این آمار و ارقام روشن می کنند این حقیقت است که کلیه دپارتمان ها می بایست با یکدیگر در ارتباط باشند. صداها باید شنیده شوند و فیدبک ها باید تصدیق شوند و نیازهای خاص هر دپارتمان می بایست در فرایند برنامه ریزی قرار گیرند.
ارتباط مداوم دید کلی همگان را یکسان کرده و از وقوع تعارض پیش از ابلاغ رسمی برنامه های عملیاتی و استراتژیک از سوی مدیران بالادستی جلوگیری می کند.
همه کارمندان یا حتی تیم مدیریت شما به سرعت با فرایند برنامه ریزی استراتژیک کنار نخواهند آمد. استراتژی های رو به جلو اغلب به مثابه زنگ خطری برای فرهنگ سازمانی هستند و مدیریت تغییر تنها از طریق کار گروهی و ارتباطات میسر می شود. مردم راه خود را مشخص می کنند و می دانند که چه می کنند و دلیل کاری که انجام میدهند چیست و هرگونه تغییری در این راه می تواند برای آنان ترسناک باشد.
هنگامی که فرهنگ سازمانی به وضوح در برابر با اهداف استراتژیک شرکت شما قرار می گیرد دیگر هر قدر هم برنامه استراتژیک داشته باشید فایده ای ندارد. اگر تغییر به گونه ای باشد که چنان برداشت شود که یک دستور از بالا به پایین است و کوچکترین توجهی به افراد ضعیف ندارد پس منتظر هر گونه پس زدن احتمالی باشید. به عبارت دیگر اگر کارمندان در فرایند برنامه ریزی درگیر نشوند و این برنامه به شدت برخلاف فرهنگ سازمانی اجرا شود پس تعجبی ندارد که از برنامه شما با آغوش باز استقبال نشود.
به عنوان بخشی از برنامه ریزی استراتژیک شرکت درباره این موضوع صحبت کنید که چرا این تغییرات و نوآوری ها برای موفقیت شرکت لازم است و اینکه چرا منافع به دست آمده ارزش هرگونه ریسک احتمالی را دارد. با درگیر کردن کارکنان در فرایند سخت و سرنوشت ساز تصمیم گیری هم کمک می کنید که اهداف کلی شما را درک کنند و هم ترس از تغییر و ناشناخته ها را در آنها خرد می کنید. از همه مهم تر باعث آنان می شوند که بازخور صادقانه ای در مورد برنامه استراتژیک خود دریافت کنید.
اینکه کارمندان شما اساس فرایند برنامه ریزی استراتژیک شرکت را درک کنند مهم است. علاوه بر ایجاد ارتباط منطقی پشت اهداف سازمان و اهداف کلی، درگیر کردن کارکنان در پروژه ها و فعالیت ها برای دستیابی به این اهداف ضروری است. این امر نه تنها به آنها کمک می کند که اهداف سازمان را بهتر درک کنند بلکه تعهد آنان به موفقیت را نیز افزایش می دهد. در این مرحله حتما سعی کنید پروژه ها را بنا به اهمیت اولویت بندی کنید تا تیم شما زمانش را روی وظایف کم اهمیت تر هدر ندهد یا امور را بدون ترتیب انجام ندهد.
حال که توانستید در 5 گام برنامه ریزی استراتژیک مناسبی برای شرکت، سازمان و یا حتی کسب و کار کوچک خود داشته باشید می توانید ما را نیز از تجربه های خود در این زمینه مطلع کنید. منتظر شنیدن روش های پیشنهادی شما هستیم.