حسابداری صنعتی که با نام حسابداری بهای تمام شده (Cost Accounting) نیز شناخته می شود، روشی از حسابداری است که در آن کلیه هزینه های درگیر در اجرای هر گونه فرایند، پروژه یا محصول مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. چنین تحلیل هایی به مدیریت در گرفتن تصمیمات استراتژیک کمک می کند. حسابداری بهای تمام شده از تکنیک های مختلف برای کارآمد ساختن هزینه های سازمان استفاده می کند.
در حسابداری سنتی سود و زیان با کاهش هزینه ها از درآمد حاصل می شود، در حالی که در حسابداری صنعتی (بهای تمام شده) هدف ما افزایش کارآمدی هزینه ها از طریق کاهش هزینه های فرایند، تولید یا پروژه است. حسابداری مالی سازمان را به عنوان یک کلیت می بیند در حالی که حسابداری صنعتی سازمان را به فرایندها، پروژه ها یا واحدهای تولید گوناگون تقسیم می کند.
حسابداری مالی برای نشان دادن موقعیت سازمان به ذینفعانش مورد استفاده قرار می گیرد ولی از حسابداری صنعتی برای بررسی داخلی هزینه ها استفاده می شود. حسابداری مالی در کسب و کارهای مختلف یکنواخت و یکسان است در حالی که روش های حسابداری بهای تمام شده با توجه به نوع کسب و کار متفاوت است.
یک واحد ساخت و تولید استاندارد شامل هزینه های گوناگون است که که می توان آنها را به موارد زیر تقسیم بندی کرد:
در ادامه این هزینه ها را نیز می توان به موارد دیگری تقسیم کرد:
به عنوان مثال در واحد تولید اسباب بازی، پلاستیک به عنوان یک ماده خام خریداری می شود. هزینه پلاستیک هزینه مواد خام مستقیم است. حال آنکه هزینه هایی که به سبب حمل و نقل و بسته بندی آن پلاستیک متحمل می شود هزینه ی غیرمستقیم مواد خام است. به همین ترتیب هزینه ی نیروی کار مشغول در بخش تولید اسباب بازی هزینه نیروی کار مستقیم است در حالی که حقوق سرپرست تولید یک هزینه غیر مستقیم نیروی کار خواهد بود.
برای تجزیه و تحلیل هزینه های مختلف در ابتدا باید انواع هزینه ها را بشناسیم.
هزینه هایی که علی رغم تغییر در حجم تولید، فرایند یا تعداد پروژه ها ثابت باقی می مانند با نام هزینه های ثابت شناخته می شوند. به عنوان مثال حقوق کارمندان در بخش تولید صرف نظر از میزان تولید ثابت باقی می ماند.
این هزینه ها با تغییر حجم تولید، فرایند و پروژه تغییر می یابند. به عنوان مثال در یک کارخانه ساخت اسباب بازی، هزینه مواد خام و نیروی کار به میزان حجم تولید وابسته خواهد بود.
هزینه ای که با انتخاب یک گزینه نسبت به سایر گزینه ها اتفاق می افتد هزینه فرصت نام دارد. به عبارت دیگر، هر سازمان مجبور است از بین گزینه های موجود، یک گزینه را انتخاب کند، و این اجبار به دلیل محدود بودن منابع (محدودیت خط تولید، محدودیت نیروی انسانی، محدودیت تهیه مواد خام و …) است. در این هنگام وقتی یک گزینه انتخاب شود، می بایست از سایر گزینه ها صرفنظر شود، و این فرصتی که از دست رفته است را به عنوان هزینه فرصت می شناسیم.
مثلا در واحد تولید اسباب بازی با ساعات کار و مواد خام محدود تصمیم تولید عروسک باب اسفنجی به عدم تولید اسباب بازی دیگری مثل ماشین مسابقه می انجامد. بنابراین هنگامی که سازمان سودآوری اسباب بازی باب اسفنجی را بررسی می کند باید سود تولید ماشین مسابقه که از آن صرف نظر شده است را نیز در نظر بگیرد.
هزینه های مشخصی که رخ می دهند و قابل بازگشت نیستند هزینه های غیر قابل بازگشت یا همان Sunk Cost هستند. در ادامه مثال بالا در واحد ساخت اسباب بازی هزینه های غیر قابل بازگشت به هزینه ماشین آلات اشاره دارد که اتفاق افتاده اند.
تکنیک های هزینه یابی به گرفتن تصمیمات مدیریتی کمک می کند. انواع مختلف این تکنیک ها عبارتند از:
به کمک این تکنیک، مدیریت می تواند در مورد تعداد محصولات تولیدی تصمیم بگیرد. کارخانه تولید اسباب بازی را در نظر بگیرید که واحد تولیدش در حال حاضر 100 واحد عروسک باب اسفنجی تولید می کند، این تکنیک به مدیریت کمک می کند که بفهمد آیا افزایش تولید به 150 سودآور خواهد بود یا خیر. در این تکنیک برای محصولات اضافی تولید شود تنها هزینه های متغیر در نظر گرفته خواهند شد. از آنجایی که هزینه های ثابت با تغییر در میزان تولید تغییر نخواهند کرد، در نظر گرفته نخواهند شد.
در این تکنیک هزینه یابی، هزینه هایی که رخ داده است با هزینه های از پیش تعیین شده برای محصول، فرایند یا پروژه مقایسه می شوند. واریانس ها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا اثربخشی هزینه ها را رقم بزنند.
در این تکنیک کلیه هزینه های مستقیم رخ داده برای یک محصول، فرایند یا پروژه خاص به آن اختصاص می یابد و هزینه های غیر مستقیم از سود و زیان کسر می شوند.
شامل مقایسه کلیه هزینه های رخ داده پس از انجام فرایند است.
در این تکنیک در واحدهای مشخص روش های هزینه یابی مشابه مورد استفاده قرار می گیرد تا مقایسه را تسهیل کنند.
این روش هزینه یابی کامل است که در آن کلیه هزینه ها به محصول، فرایند یا پروژه تخصیص می یابد.
از آنجایی که هر کسب و کار با دیگری متفاوت است، روش های هزینه یابی آنها نمی تواند یکسان باشد. روش های متفاوت هزینه یابی که به وسیله کسب و کارهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرد به شکل خلاصه در زیر آورده شده:
روش | مثالی از نوع کسب و کار |
هزینه یابی بر مبنای شغل – هزینه های مربوط به هر شغل خاص به آسانی قابل تشخیص است. | تبلیغات |
هزینه یابی بر مبنای قرارداد – شبیه به هزینه یابی بر مبنای شغل است ولی دوره ماموریت در آن طولانی تر است. | ساخت و ساز پروژه محور |
هزینه یابی بر مبنای واحد – هزینه ها برای یک کمیت ثابت رخ می دهند. | معدن |
هزینه یابی بر مبنای بسته – هزینه ها برای یک تعداد مشخصی از محصولات که بسته محصول ما را تشکیل می دهند رخ می دهد. | تولید قطعات یدکی |
هزینه یابی بر مبنای فرایند – فرایندهای درگیر به آسانی قابل تشخیص هستند. | نساجی |
هزینه یابی بر مبنای عملیات – هزینه ها برای خدمات ارائه شده متحمل می شوند. | بیمارستان |
حالا که فهمیدیم حسابداری صنعتی چیست، بد نیست که به ارتباط آن با سیستم برنامه ریزی سازمان بپردازیم.
همانطور که می دانیم نرم افزار ERP یا همان سیستم برنامه ریزی سازمان، یک سیستم یکپارچه سازمانی است که با هدف تجمیع و تلخیص داده ها در سازمان های متوسط و بزرگ ایجاد شده است. با استفاده از این سیستم، سازمان می تواند تمامی اطلاعات مربوط به تولید (محصول، خدمت) را شناسایی کند. این اطلاعات که از دپارتمان های مختلف مانند خرید، فروش، انبار، تولید و … وارد سیستم می شوند، در نهایت در زیرسیستم مالی و حسابداری به صورت عدد و رقم بیانگر عملکرد شرکت و یا سازمان خواهند بود.
سیستم ERP (برنامه ریزی منابع سازمان)، این امکان را به سازمان می دهد تا بتواند هزینه تولید هر واحد محصول را به صورت دقیق (هزینه یابی جذب) محاسبه کند.
برای نمونه؛ اگر سیستم های انبار، لجستیک و خرید به خوبی پیاده سازی شود و هر محموله مواد اولیه به صورت دسته های مشخص و تاریخ دریافت در سیستم ثبت شوند، می توان برای هر واحد تولید مشخص کرد که از کدام دسته مواد اولیه ساخته شده است، هزینه خرید و حمل آن محموله چه میزان بوده است، چه مدت در انبار نگهداری شده است (جهت برآورد هزینه انبارداری) و … . محاسبه تمامی هزینه ها به صورت اتوماتیک و توسط نرم افزار ERP محاسبه خواهد شد.
محاسبه دقیق بهای تمام شده، تنها زمانی امکان پذیر است که تمامی زیرسیستم های مرتبط به سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به خوبی در سازمان مورد نظر پیاده شده باشند. در غیر این صورت هزینه یابی دقیق یا امکان پذیر نخواهد بود یا محاسبه آن سبب ایجاد سربار هزینه در بخش مالی و حسابداری خواهد شد.
به عبارتی می توان گفت که ماموریت حسابداری صنعتی که همان محاسبه دقیق بهای تمام شده است با کمک سیستم برنامه ریزی منابع سازمان محقق خواهد شد. از سوی دیگر، اگر هزینه بهای تمام شده یک محصول / خدمت به صورت دقیق محاسبه شود، با بررسی تغییرات آن در طول زمان، می توان مشکلات و گلوگاه های بر سر راه تولید را شناسایی کرد و در جهت رفع آن کوشید.